برندی که موفق و تثبیت شده باشد بلافاصله توسط مشتریانش، قابل تشخیص، است و گرامی داشته میشود.
این همان چیزی است که استراتژیهای آگاهی از برند میتواند به شما کمک کند تا با برند خود به آن دستیابید.
زمانی که تشخیص برند شما به خوبی انجام شدهباشد، افزایش آگاهی از برند نیز آسانتر میشود، که در واقع این موضوع نشان میدهد که محصول شما چقدر معروف است و مخاطبان هدف نیز چقدر با ویژگیها و کیفیت آن آشنا هستند.
داشتن برند شناخته شدهای که همهی افراد مناسب از آن آگاه هستند، زمانی رخ میدهد که نتیجهی کار شما به بخشی از عادات روزمره آنها تبدیل شود. برند شما وعده ای میدهد که فقط خودش میتواند به آن عمل کند.
به طور سنتی تاکتیکهای مؤثری برای برندسازی وجود دارند. همچنین تکنیکهایی وجود دارند که با توجه به عصر دیجیتال تدوین میشوند. این مقاله، هر دو دیدگاه را پوشش میدهد.
15 استراتژی مؤثر آگاهی از برند که اجرای آنها آسان است
1- حفظ ثبات در صدا و تصویر
ارائهی مداوم و پایدار برند در همه پلتفرمها میتواند درآمد را تا 23٪ افزایش دهد.
ثبات، استراتژی شماره 1 ارتقای سطح آگاهی از برند شما است. مردم به تغییرات مکرر و به ظاهر بی هدف، پاسخ منفی میدهند.
تغییر هدفمند برند اشکالی ندارد، اما نباید تصویر برند خود را به طور مداوم تغییر دهید. مخاطب هدف شما باید بتواند برند شما را حتی بعد از 10 سال نیز تشخیص دهد.
به همین دلیل و به منظور مستندسازی سبک برند و هویت بصری آن، داشتن برند بوک (Brand Book)، ایدهی خوبی است.
یک مثال خوب از یک برند ثابت، کوکاکولا است که لوگو و تصویر آن از زمان تأسیس (در اواخر قرن نوزدهم) تا کنون تغییر چندانی نکرده است.
آیا میدانستید که 94 درصد از جمعیت جهان لوگوی کوکاکولا را میشناسند؟
علاوه بر لوگو، سایر جنبههای پایداری عبارتند از صدای برند و تصویر برند در رسانه. هر کانالی که برند شما با آن ارتباط برقرار میکند، باید “روح” منحصر به فرد خود را داشته باشد؛ البته نباید از استانداردهایی که در فرآیند برندسازی خود تعیین میکنید منحرف شود.
2. از تمام جنبههای رسانههای اجتماعی استفاده کنید
مطمئنترین راه ارتقای برند، بهره گرفتن از رسانههای اجتماعی در استراتژیهای آگاهی از برند خود است. انجام این کار، مانند دسترسی پیدا کردن به فهرستی از صدها میلیون مشتری بالقوه است؛ ویژگی مثبت آن، رایگان بودن میباشد!
داشتن یک صفحه در پلتفرمهای مرتبط ضروری است، اما نگاه شما به این موضوع باید جدیتر از ایجاد صفحهی فیسبوک/اینستاگرام/تویتر باشید.
شما باید علاوه بر پست کردن منظم مطالب مفید و جالب:
از طریق نظرات و پیامها با فالوورهای خود در ارتباط باشید
با برندهای دیگر جامعه خود تعامل داشته و یا شریک شوید
از تبلیغات رسانههای اجتماعی برای گسترش دامنهی دسترسی خود و افزایش دیده شدن برند استفاده کنید
تکنیکهای مختلف تبلیغات و تعامل را امتحان نمایید تا ببینید چه چیزی درست کار میکند/نمیکند
یکی دیگر از موارد مرتبط با رسانههای اجتماعی که باید به آن توجه داشته باشید، برگزاری مسابقات، آزمونها و دادن هدایا است. کسب و کارهای زیادی وجود دارند که برای افزایش دیده شدن برند خود، به این روشها متوسل میشوند. یکی از راههای انجام این کار آن است که از فالوورهای خود بخواهید پست شما را به اشتراک بگذارند و دوستان خود را در نظرات تگ کنند.
یکی دیگر از شیوههای مناسب برای استفادهی حداکثری از ظرفیتهای رسانههای اجتماعی، مشارکت با اینفلوئنسرهای مرتبط با صنعت خود است. این افراد مشهور، از قدرت زیادی در پایگاه طرفداران رسانههای اجتماعی برخوردار هستند و منبع خوبی برای مشتریان بالقوهی جدید شما به حساب میآیند. آنها میتوانند برند شما را تایید نمایند و آن را در معرض دید میلیونها نفر قرار دهند.
به علاوه، شما باید هشتگهای سفارشی و مخصوص برند خود را ایجاد کنید. این تاکتیک، به ویژه در اینستاگرام و توییتر اثر واضحتری از خود بر جای میگذارد. مطمئنا، ممکن است که نتیجه دادن این کار، کمی طول بکشد اما ارزش صبر کردن را دارد. از این هشتگها در پستهای تبلیغ محصولات یا خدمات جدید، اخبار شرکت، رویدادها، مسابقات و غیره استفاده کنید.
3. افزایش رضایت مشتری
این موضوع عجیب نیست که وجود تجربهی بد برای مشتری، آسیبی زیادی به برند شما وارد میکند. بسیاری از مردم تصمیم میگیرند که هرگز با برندی که مسئول تجربهی بد آنها است کاری نداشته باشند.
اما نکتهی بدتر آن است که آنها دربارهی تجربهی بد خود با دوستانشان صحبت میکنند، که این موضوع اثر بسیار مخربی بر وجههی برند شما میگذارد.
به منظور جلوگیری از این اتفاقات باید فراتر از ایجاد یک تجربهی عادی فکر کنید تا بتوانید بهترین تجربه را به مشتریان خود ارائه دهید. این موضوع باید در شیوهنامهی اخلاقی کسب و کار شما ثبت شود.
اگر چیزی را خراب کردید، باید خدماتی ارائه دهید (مثلا با دادن چیزی به صورت رایگان، یا تعویض محصول یا دادن یک تخفیف بزرگ) که بتواند این مشکل را جبران کند.
در عصری که بررسیها و ریویوهای اینترنتی وجود دارند، داشتن مشتریان ناراضی، موضوع کاملا خطرناکی است. شهرت بد به مدت طولانیتری باقی میماند و مانند آتش سوزی، هر روز گسترده میشود.
از سوی دیگر، مشتریانی که تجربهی خوبی را پشت سر گذراندهاند و از محصولات یا خدمات شما راضی هستند، به احتمال زیاد نظرات مثبت خود را در جایی ثبت خواهند نمود (رسانههای اجتماعی، گفتگوهای دوستانه و غیره) و شما را به همه توصیه خواهند کرد.
مثال معروفی که میتوان برای این بخش ذکر کرد، شرکت عینک سازی Warby Parker است. طبق داستان، مالک این شرکت با مردی در قطاری نشسته بود که عینک خود را در صندلی کوپه جا گذاشته بود؛ مالک نه تنها عینک را به مرد پس داد، بلکه جفت کاملاً جدیدی نیز برای او ساخت.
این امر باعث ایجاد آگاهی از برند به مستقیمترین روش ممکن میشود و امکان ندارد که تحت تأثیر قرار نگیرد. این همان چیزی است که باید هدف شما باشد.
کار خود را از تیم پشتیبانی مشتری شروع کنید تا بتوانید بهترین تجربهی مشتری را ارائه دهید.
4. در کانالهای مناسب تبلیغ کنید
نزدیک به ۷۷ درصد از کاربران توییتر زمانی از یک برند قدردانی بیشتری میکنند که به توییتشان پاسخ داده میشود. پس مشتریان خود را به رسمیت بشناسید!
البته این موضوع به معنای آن نیست که شما باید فقط در تبلیغات توییتر سرمایهگذاری کنید.
هر کانال تبلیغاتی، مخاطبان منحصر به فرد خود را دارد. و باید کانالهایی را انتخاب کنید که مشتریان ایدهآل شما بیشتر وقت خود را در آنجا سپری میکنند.
برخی از پلتفرمهای اجتماعی مستعد جمعآوری جمعیتهای جوانتر هستند، در حالی که برخی از آنها مناسب سازمانها و شرکتها هستند. پلتفرمها و کانالهایی وجود دارند که نیازهای بخشی از مردم را برآورده میسازند که به ارزش سیاسی خاصی تمایل دارند.
نکتهی مهم آن است که تحقیق کنید و بفهمید که مخاطب هدف شما کجاست. به اینترتیب، محصولات و خدمات شما، حتی در کمپینهای بازاریابی Omnochannel نیز بیشترین تأثیر را خواهند داشت.
شما میتوانید این کار را با ابزاری مانند GrowthBar انجام دهید یا آن که آژانس برندینگی را استخدام کنید که بتواند در این زمینه به شما کمک کند؛ چرا که آنها تخصص و تجربه لازم در تعیین این موضوع را دارند.
5. با سایر برندها مشارکت داشته باشید
یکی از راههای فوقالعاده برای جلب توجه بیشتر و افزایش آگاهی از برند، ایجاد مشارکت با سایر برندهایی است که دارای ارزشها و دیدگاههای شبیه به شما هستند. همچنین آنها میتوانند جزء آن شرکتهای محلی جامعهی شما باشند که میخواهید با آنها تعامل داشته باشید و از آنها حمایت نمایید.
این کار میتواند میزان آگاهی از برند شما را افزایش دهد چرا که برند را در معرض دید مخاطبان برند “شریک و همراه” قرار میدهد. برندهای زیادی وجود دارند که با هم متحد میشوند تا کمپین بازاریابی بسیار خاص یا محصول منحصر به فردی را به مشتریان خود عرضه کنند.
برخی از به یاد ماندنیترین مثالهای این زمینه عبارتند از:
GoPro و Red Bull برای پروژه Stratos با هم کار کردند.
BMW و Louis Vuitton با هم کمپین The Art of Travel را ایجاد کردند
استارباکس و اسپاتیفای کمپین برند مشترک “Music Ecosystem” را اجرا کردند
برندسازی مشترک میتواند به ویژه برای کسب و کارهای کوچکتر، استراتژی مؤثری به حساب آید چرا که میتواند به افزایش دید و تأثیر در جوامع محلی، کمک به سزایی نماید. میتوان این کار را از طریق برگزاری رویدادهای مشترک، حمایت از رویدادها، حمایت از تیمهای ورزشی محلی یا جشنها، کمک به خیریهها و غیره انجام داد.
6. از ارائهی محصولات رایگان و مجانی خجالت نکشید
به این موضوع فکر نکنید که توزیع کالاهای رایگان به نوعی باعث ارزان شدن و بی ارزش شدن برند شما میشود. اتفاقا کاملا برعکس! مردم چیزهای رایگان را دوست دارند و هدایای رایگان را نشانهی خوبی از سخاوت شما میبینند. در واقع این کار باعث میشود تا در نزد آنها، امتیاز اضافی نیز کسب کنید!
فراموش نکنید که نام و لوگوی کسب و کار خود را بر هر چیزی که میدهید مهر نمایید.
7. از تبلیغات خودکار Google AdSense استفاده کنید
تبلیغات خودکار AdSense Google از طریق یافتن بهینهترین مکان برای ایجاد تبلیغات، به ناشران کمک میکند.
این نوع تبلیغات پویا از الگوریتمهای مبتنی بر ماشین لرنینگ استفاده میکنند تا در وبسایتهایی که مناسب برند شما هستند ظاهر شوند. این کار به شما کمک میکند تا بتوانید به جمعیتشناسی مناسبی دست پیدا کنید و تبلیغات خود را سریع انجام دهید.
تبلیغات خودکار AdSense شیوهی ایدهآلی برای رسیدن به سختترین هدف است: پیدا کردن مخاطب مناسب و قرار دادن محصولات و خدمات خود درست در مقابل او.
8. از کمپینهای (ریمارکتینگ) بازاریابی مجدد استفاده کنید
احتمالا شما نیز با این مورد مواجه شدهاید: فقط برای آن که به چند آیتم نگاهی بیندازید و برخی از لباسها را بررسی کنید، از یک وبسایت – مثلاً یک فروشگاه آنلاین – بازدید مینمایید و سپس وبسایت راترک میکنید. اما تقریباً بلافاصله، تبلیغاتی به شما نشان داده میشوند که حاوی آن آیتمهایی هستند که در آن وبسایت دیدهاید.
این همان ریمارکتینگ یا بازاریابی مجدد است. و این تبلیغات از شما دعوت میکنند که به آن فروشگاه آنلاین بازگردید و خرید کنید.
جدای از چیزهای بدیهی – داشتن تبلیغات تقریباً در هر جایی که مشتریان بالقوهی شما آنلاین هستند – کمپینهای بازاریابی مجدد این تصور را ایجاد میکنند که برند شما بزرگ است و قادر به تولید تمامی این تبلیغات در سراسر اینترنت است. و صد البته که شما میتوانید نرخ تبدیل خود را نیز افزایش دهید.
9. برنامههای ارجاع قدرتمندی ایجاد کنید
برنامههای ارجاعی، تاکتیک مطمئنی برای پاداش دادن به مشتریان فعلی است تا شما را به دیگران توصیه کنند و همچنین مشتریان جدید ترغیب شوند تا محصولات یا خدمات شما را تست کنند. به علاوه، این برنامهها میتوانند درآمد شما را در درازمدت، افزایش دهند.
برنامههای ارجاعی (یا وفاداری) فرآیندهای سیستماتیکی هستند که میتوانند پرداخت جوایز را خودکار سازند و پیگیری و نظارت بر آنها نیز آسان است.
در طول تاریخ، دهها مثال حیرتانگیز از برنامههای ارجاعی وجود داشتهاست.
برخی از این نمونهها عبارتند از:
- هدایای پولی PayPal به عنوان جوایز ارجاعی
- هدیه Dropbox فضای ذخیرهسازی اضافی برای هر کسی که دوست خود را به آنها معرفی کند
- تخفیف 5 دلاری Amazon Prime در خرید بعدی، به ازای هر دوستی که از طریق آنها ملحق شده است
10. باورهای خود را زندگی کنید
کسب و کار شما باید چیزی بیش از یک شغل، برای شما و کارمندانتان باشد.
مثال معروفی از بنیانگذار و مدیرعامل Airbnb، برایان چسکی، وجود دارد که این نکته را به بهترین شکل نشان میدهد.
برند مشهور و جهانی او از پشتوانه بزرگی با نام پیتر تیل (سرمایهدار پرنفوذ) برخوردار بود که به چسکی توصیه مهمیکرد: فرهنگ شرکت را دست نخورده نگه دار. همانطور که تیل توضیح میدهد، زمانی که شرکتها بیش از حد بزرگ میشوند، فرهنگ خود را خراب و راه خود را گم میکنند.
بر همین اساس نیز چسکی، ایمیلی را برای کارمندانش ارسال کرد که به سرعت در فضای مجازی منتشر شد و به یکی از پایههای فلسفه «باورهای خود را زندگی کنید» تبدیل شد.
در زیر بخشی از ایمیل که چسکی ارسال کرد را مشاهده میکنید:
“روزهایی وجود دارند که میتوان در آنها، فشار انتظارات ما از رشد را احساس کرد. روزهای دیگری نیز وجود دارند که ما نیاز به ارسال محصول داریم. روزهایی هم وجود دارند که مجبوریم با دولت سروکار داشته باشیم. تمامی آنها اهمیت دارند، اما آنها در مقایسه با فرهنگ، امر نسبتا کوتاهمدت هستند، چرا که مشکلات میآیند و میروند.”
اعتقاد اصلی برند Airbnb در شعار آن یعنی “متعلق به همه جا” قابل مشاهدهاست.
11. بر ارزشها و احساسات تمرکز کنید
میگویند مردم از روی احساس خرید میکنند و خرید خود را از طریق منطق، توجیه میکنند. برندسازی مبتنی بر ارزشها و احساسات، به ویژه در بازاریابی، روابط معناداری را با مشتریان ایجاد میکند.
در واقع، 89 درصد از خریداران به برندهایی که ارزشهای مشترکی با آنان دارند، وفادار میمانند.
برندینگ احساسی (Emotional Branding)، سطح علمی جدیدی را به خود اختصاص داده است.
به عنوان مثال، هوندا، بر حرکات و تغییرات صورت و چشم نظارت میکند تا بتواند شیوهی فعال شدن احساسات تماشاگرانی که در حال تماشای تبلیغاتش هستند را تشخیص دهد. آنها از دادههای این کار برای بهینهسازی بهتر برند خود استفاده میکنند.
مصرفکنندگان، برندهای مورد علاقه خود را به عنوان چیزی میبینند که احساسات و سبک زندگیاشان را بسط دادهاست. اگر کسب و کار شما با مشتریان خود پیوند عاطفی ایجاد میکند، نیمی از راه را رفتهاید
از برخی جهات، این شیوهی “تحریک احساسات” (و نه ارتباط آنن)، کلید اصلی بزرگ کردن برند است.
البته، برای انتقال احساسات مناسب، باید مخاطبان خود را به شیوهی دقیقی بشناسید: چه کسانی به برند شما علاقهمند هستند، جمعیت آنها چیست، آیا احساس خاصی وجود دارد که با برند شما مطابقت داشته باشد؟
اجازه دهید که احساسات، از طریق آن زبانی که مخاطب شما آن را میفهمد، صحبت کنند.
برای مثال، اگر مخاطبان جوانی را هدف قرار دادهاید باید به خاطر داشته باشید که آنها بیشتر از زبان اینترنت استفاده میکنند.
این موضوع به معنای آن است که شما نیز باید از ایموجیهای زیادی در پیامهای خود استفاده کنید. از اتخاذ این شیوهی صحبت در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، کمپینهای ایمیل مارکتینگ و سایر کانالها واهمهای نداشته باشید.
12. برند را بر اساس جامعه و حس تعلق بسازید
94 درصد از مصرف کنندگان این موضوع را مهم میدانند که شرکتهایی که با آنها در حال تعامل هستند، هدف بزرگ و قدرتمندی داشته باشند.
تعلق یکی از پنج نیاز اساسی است که توسط روانشناس سلسله مراتب نیازهای انسانی یعنی آبراهام مزلو، توضیح داده شده است.
هویت افراد و احساسی که دارند تا حد زیادی به احساس اجتماع و تعلق بستگی دارد. و جهان در حال حاضر جامعهی بزرگی است، بنابراین میتوان گفت: فناوری مدرن و شبکههای اجتماعی، همه ما را به هم نزدیکتر میکنند.
هویتهای روانی که از این وضعیت ناشی میشوند، انتخابهای بیشتری را پیش روی مردم میگذارند. اگر برندی بتواند از طریق اتصال به گروههای بزرگتر، از حس «من» و «ما» به شیوهی مناسبی استفاده کند، ارزشها و اهداف مشترک را به اشتراک خواهد گذاشت.
همانطور که گفتیم، افراد از طریق لیبلهایی که مصرف میکنند شناسایی میشوند، چرا که این لیبلها به نوعی نماد شخصیت آنها هستند.
وابستگی به گروهها و سبکهای زندگی توسط افرادی ایجاد میشود که با این طرز تفکر به برندها نگاه میکنند.
کسب و کار شما از طریق جایگاهی که در جامعه و ذهن مخاطبان دارد چیزی بیشتر از یک ارائهدهنده محصول یا خدمات تلقی میشود؛ چیزی که میتواند به عنوان بسطدهندهی زندگی مردم شناخته شود.
13. کمپینهای آفلاین را فراموش نکنید
مهمترین دامی که عصر دیجیتال برای کسب و کارها پهن میکند آن است که شما را وادار میسازد تا به هیچ چیزی که خارج از مسائل بازاریابی آنلاین وجود دارد، توجه و باور نداشته باشید.
کمپینهای بازاریابی آفلاین، مانند پست مستقیم (Direct Mail)، مطالب چاپی، بیلبوردها، پوسترها، بروشورها، جزوهها و سایر تاکتیکها میتوانند در افزایش آگاهی از برند به شما کمک کنند.
به همین دلیل نباید از رسانههای آفلاین و نشریات چاپی غافل شوید.
اغلب شرکتها فراموش میکنند که علیرغم زندگی در عصر اینترنت و تلفنهای هوشمند، همچنان روشهای سنتی تبلیغات وجود دارند و پلتفرمهایی را برای نمایش هویت ثابت برند شما، ارائه میدهند.
14. از پادکست استفاده کنید
امروزه پادکستها محبوب زیادی کسب کردهاند: آنها به مردم کمک میکنند تا از همه چیز مطلع شوند، بتوانند اطلاعات صنعت را به سرعت دریافت کنند، از کارشناسان بیاموزند و غیره.
میتوانید به منظور مصاحبه با کارشناسان صنعت، توسعه روابط با همتایان و افزایش اعتبار و آگاهی برند، به راهاندازی پادکست فکر کنید.
استفاده از پادکستها به عنوان استراتژی آگاهی از برند به ویژه در صنعت یا مکانی که پادکستهای زیادی ندارد، بسیار کارآمد خواهد بود، بنابراین میتوانید یک شبه (در حالت ایدهآل) خود را به ستارهی مشهور پادکست تبدیل کنید.
همچنین میتوانید با میزبانان پادکستهای محبوبی که میخواهند از شما دعوت کنند در برنامهاشان حضور پیدا کنید نیز در تماس باشید.
مهمان بودن در یک پادکست پرطرفدار میتواند شما را در مقابل مخاطبان (معمولاً بزرگ) آنها قرار دهد و به شما کمک کند تا شناخت و آگاهی از برند خود را افزایش دهید.
![seo managment](https://naserhojjati.com/wp-content/uploads/2023/11/top-viewtop-view-manager-employee-doing-teamwork-business-office-looking-charts-laptop-display-1.jpg)
15. برای برند خود داستان و روایت بسازید
برای آن که بتواند با افزایش آگاهی از برند، به چیزهای بیشتری دستیابید باید به یادماندنی شوید و هیچ چیز مانند یک داستان خوب و متقاعد کننده نمیتواند خود را در حافظه جمعی و فردی جای دهد.
همانطور که جان بیتس، مدیر اجرایی مشهور میگوید”اگر نمیتوانید داستانی را به درستی منتقل کنید، محصولات شما جذابیتی برای مخاطبان نخواهند داشت.”
او همچنین ادعا میکند که مغز ما ارزش بسیار زیادی برای ا داستانها قائل است.
جان بیتس نکاتی را برای داستانسرایی تجاری ذکر میکند:
یک داستان باید دارای شرایط، کنجکاوی، شخصیت، گفتگو و کشمکش باشد
لاف زدن را فراموش کنید؛ در عوض، با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنید
احساسات مخاطبان خود را تحریک کنید
کاری کنید که مخاطب با تمام حواس خود درگیر موضوع شما شود
داستان را از وسط شروع کنید و آن را از آن جا بسازید
ارزشهای خود را نشان دهیدو چیزی را که برای شما مهم است را به مردم نشان دهید
وقتی شروع به ساختن روایتها و داستانهای معناداری در پیرامون برند خود میکنید، میتوانید ارتباط عمیقتری با مخاطبان خود ایجاد نمایید، اعتمادسازی کنید و آگاهی از برند خود را افزایش دهید.
آگاهی از برند چیست؟
آگاهی از برند، همان سطح ارتباط و شناختی است که مخاطبان هدف شما نسبت به محصولات، خدمات و کسب و کار شما دارند.
ایجاد آگاهی از برند میتواند به شما کمک کند تا:
ارزشها، ماموریت، چشم انداز و هدف کسب و کار خود را بیان کنید
شکاف موجود میان شرکت خود و عموم مردم را پُر کنید
کسب و کار خود را به صورت آنلاین و آفلاین پرطرفدار و محبوب کنید
اعتماد را تقویت کرده و پیوند مستحکمی میان مشتریان و برند خود ایجاد کنید
چهره و صدایی برای برند خود انتخاب کنید که ارتباط برقرار کردن با آن، آسان باشد
آگاهی از برند، ارتباطی میان کسب و کار شما و احساسی که مخاطبان دربارهی کسب و کار شما دارند ایجاد میکند.
برای آن که بتوانید ارتباط معنادار که فراتر از خرید صرف باشد ایجاد کنید باید روابط اجتماعی خود را تقویت نمایید، شبکهسازی کنید و به طور کلی شبیه یک شخص رفتار کنید تا یک شرکت.
در اکثر کشورهای انگلیسیزبان و حتی غیرانگلیسیزبان، نام برخی از برندها جای آن خدماتی که ارائه میدهند را گرفتهاست. به عنوان مثال در کشور خودمان به تیغ اصلاح، ژیلت میگویند در حالی که ژیلت، نام برندی است که تیغ اصلاح تولید میکند اما شهرت، روابط اجتماعی و شبکهسازی آن به نحوی بودهاست که مخاطبان به آن به دید یک شخص نگاه میکنند. همین موضوع برای موارد دیگر نیز صدق میکند. مواردی که ممکن است در کشور ما کمتر شناخته شده باشند؛ مانند:
کارتهای اعتباری که کشورهای دیگر آنها را به اختصار “Visa” مینامند.
بستنیهای مخصوصی که به آن “popsicle” میگویند.
چسب زخم که به آن “Band-aid” میگویند.
تمامی این محصولات یک چیز مشترک دارند: برند آنها جایگزین اصطلاحات عمومی شدهاست. آنها شناخت برند بسیار قدرتمندی دارند و این موضوع، هدف نهایی هر مدیر و صاحب کسب و کاری است.
چگونه میتوان آگاهی از برند را اندازهگیری کرد؟
همواره باید آگاهی از برند خود را ارزیابی کنید چرا که در غیر این صورت، نمیتوانید بفهمید که آیا استراتژیهایتان درست کار میکنند یا خیر؟
دو روش اندازهگیری استراتژیهای آگاهی از برند عبارتند از:
- اندازهگیری کمی:
ترافیک مستقیم از گوگل و سایر موتورهای جستجو
ترافیک وبسایت شامل تعداد بازدیدکنندگان، زمان حضور در صفحه، نرخ پرش و غیره.
تعامل کاربر از جمله لایکها، به اشتراکگذاشتنها (Shares)، کامنتها پلتفرمهای اجتماعی، انجمنها و غیره.
مزایای آگاهی از برند چیست؟
مزایای کلیدی آگاهی از برند عبارتند از:
اینها چند ایده و تکنیک است که به شما کمک می کند تا تحقیقات خود را با حداقل مشکلات انجام دهید. وقتی صحبت از کیفیت می شود، هیچ راه سریع تری وجود ندارد! انتشار یک محصول یا خدمات کاملا جدید یک اقدام بزرگ است که به تلاش، پول و زمان زیادی نیاز دارد. یک خطا شما را به مسیر شکست رهنمون می سازد. اگر متوجه شدید ان