امروزه هیچ صنعت یا شرکتی از اختلال در امان نیست؛ اما بسیاری از سازمانها آمادگی کافی برای تطبیق سریع برای زنده ماندن از تغییرات شتابنده جهانی را ندارند.
برای اینکه شرکتها در این محیط در حال تغییر موقعیت خود را برای موفقیت بلندمدت قرار دهند، رهبران کسب و کار باید سازگاری را بهعنوان یک ویژگی ضروری سازمانی در اولویت قرار دهند.
کسب و کارها دیگر نمیتوانند به معیارهای سنتی تناسب اندام تجاری تکیه کنند. آنها باید دیدگاه خود را تغییر دهند و به سرعت و در مقیاس بزرگ امروز برای زنده ماندن و فردا برای سازگاری تغییر کنند. اما چگونه؟
این 8 گرایش و رویهی اصلی تصویری از چگونگی تکامل عملیات تجاری برای مطابقت با دنیای به سرعت در حال تغییر ما ارائه میدهند.
1- عملیات پایدار و انعطافپذیر
هر سازمانی باید بهدنبال حذف یا کاهش هزینههای زیستمحیطی در کسب و کار خود باشد. کسب و کارهای آیندهنگر بهدنبال بهبود پایداری در تمام عملیاتهای تجاری فراتر از زنجیرهی تامین هستند؛ البته پایداری با تحمل و تابآوری مرتبط است؛ زیرا تابآوری بهمعنای توانایی انطباق و بقای طولانیمدت است.
هر کسب و کاری که اصل پایداری را نادیده بگیرد، بعید است در این عصر بهخوبی عمل کند.
2- تعادل بین کارگران انسانی و رباتهای هوشمند
ما اکنون رباتها و سیستمهای هوش مصنوعی (AI) با قابلیتهای فزایندهای داریم که میتوانند وظایفی را برعهده بگیرند که قبلاً توسط انسان انجام میشد.
این امر کارفرمایان را با چند سوال کلیدی روبهرو میکند:
- چگونه تعادل بین ماشینهای هوشمند و هوش انسانی را برقرار کنیم؟
- چه نقشهایی باید به ماشینها واگذار شود؟
- کدام نقشها برای انسانها مناسبتر است؟
شکی نیست که اتوماسیون بر هر صنعتی تأثیر میگذارد، بنابراین رهبران کسب و کار باید سازمانها و افرادشان را برای تغییر ماهیت کار آماده کنند.
3- تغییر رویه بر اساس استعداد و تجربه کارکنان
روش کار در حال تکامل است، با ورود افراد جوانتر به نیروی کار و کارگران دورکار تعداد کارمندان در حال افزایش است.
متیو موتولا و متیو کوتنی در کتاب خود به نام ابر انسان آن را اینگونه استدلال میکنند که دوران استخدام سنتی و تماموقت دیگر تمام شده است؛ زیرا سازمانها اکنون به سمت استخدام افراد بر اساس استعداد و شرایط قرارداد تنظیم میکنند.
امروزه تعداد بسیاری از پیمانکاران از راه دور کار میکنند.
4- سازمانهای چابکتر
بهطور سنتی، سازمانها در ساختار خود بسیار سلسله مراتبی و سفت و سخت بودهاند؛ اما این در حال تغییر است؛ زیرا رهبران نیاز به ساختارهای سادهتر و چابکتر دارند که به کسب و کار اجازه میدهد تا به سرعت تیمها را سازماندهی کند و به تغییرات واکنش نشان دهد.
ساختارهای سازمانی مسطحتر میباشند؛ چرا که بیشتر شبیه جوامع انعطافپذیر هستند تا ساختار هرمی از بالا به پایین.
5- اصالت
مصرفکنندگان امروزی بهدنبال ارتباط معنادارتر با برندها هستند. اصالت به تقویت ارتباطات انسانی کمک میکند؛ زیرا ما به عنوان انسان دوست داریم که برندها و صاحبان کسب و کار ویژگیهای انسانی مهمی مانند صداقت، قابلیت اطمینان، همدلی، شفقت، فروتنی و شاید حتی کمی آسیبپذیری و ترس را از خود نشان دهند.
ما میخواهیم که برندها به مسائل اهمیت دهند و بیشتر از کسب سود از آن حمایت کنند.
6- تجارت هدفمند
اصالت، حصول اطمینان از وجود سازمان شما برای خدمت به یک هدف معنادار و نه صرفاً سود برای سهامداران است. هدف مشخص میکند که چرا سازمان وجود دارد. (نه این که سازمان چیست یا چه کاری انجام میدهد، هدف با ماموریت و چشمانداز متفاوت است.)
مهمتر از همه، یک هدف قوی نوید تحول یا تلاش برای چیز بهتر را میدهد.
7- رقابت و ادغام
ما در زمانی زندگی میکنیم که تقریباً هر چیزی را میتوان بهدست آورد.
دنیای تجارت جهانی هرگز تا این حد یکپارچه نبوده است و این یک روند خوب است؛ زیرا نیاز به همکاری برای حل چالشهای کلیدی کسب و کار عالی و بیبدیل است.
در آینده، بدون مشارکت نزدیک با سازمانهای دیگر، موفقیت روزافزون دشوار خواهد شد. در عمل، این به معنای یکپارچگی بیشتر زنجیرهی تامین، ادغام بیشتر دادهها و اشتراکگذاری دادهها بین سازمانها و حتی همکاری بین رقبا است.
8- اشکال جدید تامین مالی
روشهایی که شرکتها میتوانند از طریق آنها تامین مالی کنند، نیز در حال تغییر است. پلتفرمها و مکانیسمهای جدیدی برای ایجاد ارتباط بین کسب و کارها با سرمایهگذاران ایجاد شده است.
به سرمایهگذاری جمعی، عرضه اولیه سکه (ICO)، توکنسازی و شرکتهای خرید با هدف ویژه (SPAC) فکر کنید. بسیاری از این روشهای جدید توسط جنبش مالی غیرمتمرکز هدایت میشوند، که در آن خدمات مالی مانند استقراض و تجارت در یک شبکه، از طریق یک شبکه بلاکچین غیرمتمرکز عمومی انجام میشود.
علاوه بر این هشت روند، روندهای فناوری تحول آفرین نیز وجود خواهد داشت که شامل هوش مصنوعی و افزایش دیجیتالی شدن میباشد، که هر شرکتی باید برای آن آماده باشد.
در پایان:
یافتن روندهای تجاری مناسب تنها بخشی از راهحل است. ابزارهای زیادی برای تعیین روند صحیح وجود دارد.
روندهای کسب و کار جهانی تنها مرحله بعدی تکامل هستند و تجربیاتی را ارائه میدهند که میتوان در صنعت ایجاد کرد. همچنین به دریافت بازخورد بهموقع در مورد بهبود محصول با توسعه پایدار همهجانبه کمک میکند. این بهترین هوش تجاری و آغاز “روندهای تجاری جهانی” است.
این روندهای تجاری برای حفظ ارتباط مردم با برند کار میکنند. نفوذ روزافزون این روندها برای دستیابی به مردم در سطح جهانی مورد استفاده قرار خواهد گرفت و همچنان به عنوان محرک اصلی برای تبلیغ پیشنهادات آنها عمل خواهد کرد. دنیا از طریق تجارت الکترونیک و دگرگونی بازاریابی به هم نزدیکتر شده و به نمونه خوبی از بهترین هوش انسان و ماشین تبدیل شده است.
