امروزه مشتری ها هم با بصیرت و هم مطلع هستند. علاوه بر این ، آن ها نسبت به برند ها کاملاً محتاط هستند و از مشاغلی مانند شما انتظارات بیشتری دارند. انتظار می رود که بخش بازاریابی در داخل کسب و کار ، استراتژی ای ارائه دهد که مشتریان احتمالی را جذب کرده و آن ها را به مشتریان بالقوه تبدیل کند.
در دنیای امروزی که بازاریابی دیجیتال اساساً بازاریابی را در اختیار گرفته است ، برندها باید استراتژی های بازاریابی خود را به طور مداوم مدیریت کنند. این امر ناشی از نیاز به پاسخگویی به تقاضاهای بازار و در عین حال وفادار ماندن به هویت برند است. علاوه بر این ، رقابت دائمی در مورد تعامل با مشتری نیز وجود دارد.
برای انجام این کار ، بازاریابان معمولاً از یک قیف تبدیل یا فلایویل استفاده می کنند.
قیف تبدیل
در اکثر مواقع در بازاریابی ، اکثر بازاریابان از استراتژی قیف تبدیل استفاده می کردند. در اصل پایه ی تفکر این گونه بود که ، قیف تبدیل وسیله ای است که از طریق آن یک برند می تواند مسیر تبدیل مشتریان بالقوه به مشتریان پرداخت کننده را ترسیم و درک کند. ماموریت این استراتژی جذب ، حفظ و رشد مداوم پایگاه مشتری از طریق فناوری ها و ابزارهای مختلف موجود است. این روش شامل پرورش مشتری ، هدف گیری رفتاری ، حفظ و ارجاع است.
این استراتژی از مدل کلاسیک AIDA پیروی می کند. به طور خاص ، بازاریابان از چنین استراتژی هایی برای آگاهی ، علاقه ، تمایل و عمل استفاده خواهند کرد. مانند هر تلاش بازاریابی ، برخی از مشتریان به انتهای قیف نمی رسند. در هر یک از مراحل ، مشتریانی وجود خواهند داشت که مرحله را ترک می کنند. در همین راستا ، از بازاریاب انتظار می رود که به طور مداوم راه های نوآورانه ای را ارائه دهد که به آزمایش و بهینه سازی قیف کمک می کنند. انتظار می رود این استراتژی ها انتقال روان ئ بدون اشکال از یک مرحله به مرحله ی دیگر را هدایت کنند.
آگاهی
این احتمال وجود دارد که به عنوان یک برند ، احتمالاً در چندین کانال بازاریابی سرمایه گذاری کرده باشید که انتظار دارید از طریق آن ها بتوانید تعداد زیادی بازدید کننده را جذب کنید. به عنوان یک برند ، شما می خواهید بدانید که این بازدید کنندگان دقیقاً از کجا آمده اند. به علاوه ، می خواهید بدانید که چه تعداد از این بازدید کنندگان ، برای مثال ، به جهت کسب اطلاعات بیشتر در مورد محصول یا خدماتی که ارائه می‌دهید ، به اندازه ی کافی در وب سایت شما مانده اند. به طور کلی ، هدف شما این است که به داده ها توجه زیادی داشته باشید تا بهترین روش هدف یابی که برای کار شما نتیجه می دهد و باید به شما در صرفه جویی در هزینه کمک کند را درک کنید.
علاقه
مرحله ی دوم در مدل ، علاقه است. در این مرحله ، هدف جلب علاقه مشتری با این امید است که بتوانید آن ها را درگیر نگه دارید. عنصر کلیدی در اینجا محتوا است. شما می خواهید بخشی را انتخاب کنید که این مشتری بالقوه را با موفقیت تبدیل کند. می توانید پیامی بی درنگ اضافه کنید یا محتوای با ارزش را در ازای دریافت آن ها به لیست پستی خود ارائه دهید. در این مرحله است که می توانید به این نکته اشاره کنید که چه کسی واقعاً به محصول علاقه دارد و چه کسی علاقه مند نیست.
تمایل
مشتری های بالقوه ای که به این مرحله رفته اند ، آن هایی هستند که واقعاً به محصول علاقه مند هستند. در این مرحله ، شما می خواهید آن ها را رشد دهید و با خود همراه کنید. علاوه بر این ، می توانید کمی فشار بر روی نقاط نیازی که به دلیل آن ها ، مشتریان تمایل به خرید محصول یا خدمات شما دارند، وارد کنید.
ارسال یک سری مطالب آموزشی و مفید را در نظر بگیرید. قصد شما این است که توانایی های خود را بفروشید و مزایای پیشنهادات خود را به آن ها نشان دهید. همچنین بهتر است از ابزارهایی مانند نرم افزار اتوماسیون بازاریابی استفاده کنید که به شما این امکان را می دهد که هر چند وقت یک بار که لازم می دانید با این مشتریان جدید لیست خود را اصلاح کنید.
عمل
مشتریانی که به این نقطه می رسند تنها به یک فشار کوچک قبل از خرید آن چه می فروشید نیاز دارند. توجه داشته باشید که هر چه بتوانید مشتریان بیشتری را به این مرحله راهنمایی کنید ، شانس شما برای بستن فروش بیشتر است. با این حال ، بهتر است از این واقعیت آگاه باشید که همه بالقوه هایی که به این سطح می رسند عملاً اقدام نمی کنند.
شما می خواهید تا زمانی که مشتریان به این سطح می رسند ، تا آن جا که می توانید در مورد آن ها بیشتر یاد بگیرید. این مسئله شما را به سمت ایجاد کمپین های بازاریابی شخصی راهنمایی می کند. دومین مرحله به طور قابل توجهی شانس شما را برای جلب نظر مشتری برای اقدام افزایش می دهد.
فلایویل بازاریابی
فلایویل یک مدل بازاریابی بصری تر است. اصل این استراتژی نیاز به ایجاد حرکت است که در مواقعی با سایر استراتژی های بازاریابی از بین می رود.
این مدل دارای سه بخش مجزا است : جذب ، مشارکت و لذت. انتظار می رود که اگر تلاش زیادی برای سه مورد اول انجام دهید ، احتمال زیادی وجود دارد که تعداد بیشتری از مشتریان بالقوه را تبدیل کنید.
مسلماً ، فلایویل بازاریابی مزایای بیشتری نسبت به حرکت ساده ارائه می دهد. این استراتژی به طور موثر از شک و تردید مصرف کننده فعلی در مورد برند ها مراقبت می کند و یک پایه عالی ایجاد می کند که می توانید بقیه استراتژی های بازاریابی را بر اساس آن بنا کنید.
جذب
از آن جایی که جذب ، اولین مرحله شماست ، می خواهید بررسی کنید که قلاب شما (چیزی که باعث جذب مشتریان می شود) دقیقا چیست. اساساً ، شما می خواهید مشخص کنید که چه چیزی برند شما را از بقیه ی برند ها در جایگاه شما متمایز می کند.
مشارکت
این مرحله در مدل فلایویل به چالشی که به نظر می رسد قیف با آن مواجه است ، رسیدگی می کند : تعامل. این مرحله اساساً به ایجاد رابطه بین برند شما و پایگاه مشتری اهمیت می دهد. این استراتژی به ایجاد شتاب ، به خصوص در مورد مشتریان تکراری ، کمک می کند.
لذت
انتظار می رود محصول شما باعث خوشحالی مشتریان شما شود. اگر این کار را به طور مداوم انجام دهد ، مطمئن هستید که مشتریان به بازگشت ادامه خواهند داد. این رضایت از پیشنهادات شما بسیار ارزشمند است زیرا به این معنی است که محصول یا خدمات شما اساساً مقداری ارزش اضافه می کند.
در نگاهی به گذشته ، فلایویل تا حدودی خود نگهدار است. زمانی که برند شما به درستی به کار گرفته شود، باید بتواند جریان ثابتی از مشتریان احتمالی ایجاد کند. موفقیت این رویکرد مبتنی بر این ایده است که کل سازمان و استراتژی های بازاریابی به کار گرفته شده همگی بر تضمین یک تجربه قابل توجه مشتری متمرکز هستند. در صورت وجود اصطکاک ، وعده تجربه شگفت انگیزی که مشتری انتظار دارد ، انرژی را به استراتژی باز می گرداند.
Faster Solutions (آژانس بازاریابی دیجیتال) در درجه ی اول از فلایویل و همچنین قیف تبدیل استفاده می کند. مزیت تجربه شده این است که برند برای رشد به همان اندازه توسط مشتریانش حمایت می شود. به طور خاص ، این کسب و کار می تواند علاوه بر تلاش های جدید برای توسعه ی کسب و کار ، از ارجاع ها و تبلیغات شفاهی شتاب زیادی به دست آورد. ما از شنیدن تجربه ی شما در مورد هر یک از استراتژی های بازاریابی هیجان زده هستیم. بیایید از امروز شروع کنیم !
