امروزه حضور دیجیتالی یک برند، (اگر نگوییم بیشتر) به اندازهی مکانهای فیزیکی و بازاریابی سنتی آن مهم است. تعجبآور نیست که این توسعه، به شدت رویکرد بسیاری از کسب و کارها را به مدیریت برند تغییر داده است.
از این گذشته، نیازها و علایق مخاطبان دیجیتال میتواند بسیار متفاوت باشد. اطمینان از اینکه جایگاه و محتوای یک برند بهگونهای ارائه میشود که به بهترین شکل برای مخاطبان هدف آن جذاب باشد در هر حوزهای بسیار مهم است به ویژه در بازار رقابتی آنلاین.
خوشبختانه، پذیرفتن این پنج مرحلهی رو به رشد در مدیریت برند، راه درازی را در جهت بهبود ارزش درک شده شرکت در دنیای دیجیتال خواهد داشت.
تجربه مشتری دیجیتال
با افزایش روزافزون مردمی که تعاملات اولیهی خود را با یک کسب و کار در فضای دیجیتالی انجام میدهند، بهینهسازی تجربهی مشتری آنها شاید به مهمترین جنبهی مدیریت برند دیجیتال تبدیل شود. برندها این مسئولیت را دارند که با دور شدن از رویکرد دیجیتالی واکنشی، از نظر دیجیتالی «تکامل» یابند.
طراحی باید بسیار پویا و ملموس باشد و با سبک زندگی مخاطبان هدف مطابقت داشته باشد تا تسهیلات بالاتری را ارائه دهد. چه مشتری از طریق یک چت ربات مسنجر، فیسبوک یا از وبسایت شما ارتباط برقرار کند، برند شما به زیرساختی برای ارائهی خدمات ساده و راحت جهت خرید یا درخواست رسیدگی نیاز دارد.
بازاریابی همهجانبه
بسیاری از برندها میدانند که برای ایجاد یک حضور دیجیتالی قوی باید در چندین پلتفرم رسانهی اجتماعی، یک وبسایت عالی و غیره حضور داشته باشند؛ اما یک رویکرد “همهجانبه” یا Omnichannel واقعی، فراتر از داشتن چند کانال آنلاین است. بازاریابی “همهجانبه” شکلی از بازاریابی چندکاناله است که محتوا، پیشنهادات و پیامها را در هر کانال بر اساس تعاملات ردیابی شدهی قبلی کاربر با برند بهینه میکند.
هر مرحله از روند خریدِ خریدار بههم مرتبط است و همه چیز از ایمیل گرفته تا تبلیغات رسانههای اجتماعی به یکدیگر ارتباط داده میشود، تا تجربهی شخصیتری را ارائه دهد. جمعآوری دادههای هوشمند که در کانالهای بازاریابی به اشتراک گذاشته میشود، بسیار جذابتر خواهد شد و نام تجاری شما را به یاد ماندنیتر میکند. شرکتهایی که تعامل “همهجانبه” قوی دارند، درآمد خود را بهطور متوسط 9.5 درصد در هر سال افزایش میدهند که بسیار بیشتر از رشد 3.4 درصدی رقبای فاقد قابلیتهای “همهجانبه” هستند.
تأکید بیشتر بر فراگیری و پایداری
پس از پشت سرگذاشتن یکسال پر فراز و نشیب در سال 2020، مصرفکنندگان دیجیتال امروزی بیش از هر زمان دیگری به مسائل مربوط به فراگیری و محیطزیست علاقهمند هستند.
در واقع 41 درصد از مصرفکنندگان اظهار میکنند که حداقل بخشی از کسب و کار خود را از برندهایی که تنوع را به نمایش نمیگذارند، تغییر میدهند و اقلیتهای قومی و افراد دگرباش جنسی حتی بیشتر این احساس را دارند.
همچنین، 81 درصد از مشتریان نیز احساس میکنند که شرکتها برای کمک به محیطزیست مسئولیت دارند. نیازی به گفتن نیست که شرکت شما باید این دیدگاهها را هنگام تعیین استراتژی کلی برندسازی دیجیتال شما در نظر بگیرد. پایداری و فراگیری باید به بخشی از هویت برند شما تبدیل شود تا با مصرفکنندگانی که بهطور فزایندهای از نظر اجتماعی آگاه هستند، مرتبط بماند.
برای نشان دادن تعهد برندتان به این مشارکت، مطمئن شوید که محتوای برند شما نشاندهندهی افرادی از نژادها، جنسیتها، مذاهب مختلف، تواناییهای مختلف و غیره است. برجسته کردن اقدامات سازگار با محیطزیست که شرکت شما انجام میدهد نیز میتواند شناخت از برند شما را بهبود ببخشد.
جستجوی تصویری
جستجوی تصویری یک جنبهی فنیتر از مدیریت برند دیجیتال بوده که همچنان در حال افزایش است. گوگل اکنون به کاربران این امکان را میدهد که یک تصویر را به عنوان بخشی از جستجو برای دریافت اطلاعات در مورد محتوای تصویر آپلود کنند.
برنامهGoogle Lens ، از فناوری تشخیص تصویر برای کمک به کاربران جهت شناسایی محصولات و سایر اشیاء به سادگی با آپلود یک عکس استفاده میکند. در واقع نظرسنجیها نشان میدهد که 62 درصد از نسل هزارهها (شروع دههی شصت تا آغاز دههی هشتاد)، جستجوی تصویری را به جستجوی متنی ترجیح میدهند.
از بسیاری جهات گوگل، پینترست را با ارائهی نتایج جستجوی پر تصویر برای انطباق با تغییر ترجیحات کاربر دنبال میکند. تصاویر برند باکیفیت بدون توجه به اینکه کاربران چگونه جستجو میکنند، حضور قوی را تضمین میکنند. برندها میتوانند با آپلود تصاویر با کیفیت بالا با متن جایگزین مناسب که شامل کلمات کلیدی سئوی (SEO) هدف است، از این امر به نفع خود استفاده کنند. افزودن نقشهی سایت تصویری، میتواند تصاویر شما را راحتتر پیدا کند و این امر میتواند به ویژه برای مارکهای تجارت الکترونیک ارزشمند باشد.
افزایش تعامل
محتوای تعاملی، به ویژه پس از سال 2020 زمانی که بسیاری از مردم کاری جزء گذراندن وقت در فضای آنلاین نداشتند، بازگشت قوی به خود دیده است.
محتوای تعاملی مانند آزمونها، نظرسنجیها و مسابقهها میتواند محرک قوی در تعامل با مشتری در پلتفرمهای متعلق به شما باشد. هر چه مشتری زمان بیشتری را به صورت آنلاین با برند شما بگذراند، وبسایت شما در الگوریتمهای موتورهای جستجو رتبهی بهتری خواهد داشت.
محتوای دیجیتال تعاملی، تجربهی مشتری را افزایش داده و آن را شخصی میسازد. این امر برند شما را به یاد ماندنیتر کرده و احتمال بازگشت کاربران را در آینده افزایش میدهد.
شاید مهمتر از آن، محتوای تعاملی به شما فرصتی میدهد تا دادههای ارزشمند کاربر را جمعآوری کنید. دادههایی که کاربران از طریق محتوای تعاملی ارائه میکنند، به شما کمک میکند رفتار و ترجیحات آنها را درک کنید تا بتوانید تلاشهای بازاریابی آینده را برای جذابیت بهتر آنها تطبیق دهید.
حضور آنلاین خود را برای رشد چشمگیر دیجیتالی بهبود بخشید
این نکته را مدنظر قرار دهید که هیچ یک از این روندها به هیچوجه جایگزین اصول اساسی ایجاد یک برند قوی و متمایز که با مشتریان ارتباط برقرار میکند، نمیشود؛ البته اگر شرکت شما محصولات یا خدمات با کیفیت ارائه نکند، هیچ یک از این تلاشها فایدهای نخواهد داشت. با این حال اگر این جنبههای مهم مدیریت برند دیجیتال را در استراتژی بازاریابی خود وارد کنید، موقعیت بهتری برای ایجاد یک جای پای محکم در بازار خود و دستیابی به رشد معنادار خواهید داشت.