جستجو
این کادر جستجو را ببندید.
اهداف ارتباطات یکپارچه بازاریابی

اهداف ارتباطات یکپارچه بازاریابی (IMC) چیست؟

به‌طورکلی می‌توان گفت که ارتباطات یکپارچه بازاریابی یک طرح ساده است. یکی از مهم‌ترین اهداف ارتباطات یکپارچه بازاریابی این است که مطمئن شوید تمامی ارتباطات و پیام‌ها به هر شکلی که هستند بادقت به یکدیگر متصل شده‌اند. در واقع می‌توان گفت که از جمله اصلی‌ترین مزایای ارتباطات یکپارچه بازاریابی این است که تمامی ابزارهای ارتباطی را به‌نحوی‌که بتوانند هماهنگ با یکدیگر کار کنند تنظیم می‌کنند. برای آشنایی بیشتر با کاربرد IMC تا انتهای این مقاله از وب‌سایت دکتر علی ناصرحجتی همراه ما باشید.

ارتباطات یکپارچه بازاریابی یا imc چیست؟

ارتباطات یکپارچه بازاریابی یا imc که مخفف عبارت Integrated Marketing Communication است را می‌توان یک الزام جهت موفقیت شما در زمینه بازاریابی در درازمدت محسوب کرد. در واقع اثربخشی و به‌نتیجه‌رسیدن همه کمپین‌های بازاریابی شما به مقدار زیادی به اهداف ارتباطات یکپارچه بازاریابی بستگی دارد. از جمله مهم‌ترین ابزارهای بازاریابی می‌توان به ترویج و تبلیغ محصولات در بین مخاطبان اشاره نمود که مجموعه‌ای از ابزارهای ارتباطی مخصوص به خود را شامل می‌شود.

مهم‌ترین مزایای ارتباطات یکپارچه بازاریابی این است که سبب می‌شود همه این ابزارهای ارتباطی بهتر عمل کرده، نتیجه‌بخش شوند و با یکدیگر هماهنگ باشند. به‌عبارت‌دیگر ارتباطات یکپارچه بازاریابی یا imc در واقع به معنای یکپارچه کردن همه ابزارهای پیشنهادی فروش برای هماهنگ‌کردن کارکرد تمام آن‌ها با هم است. در حقیقت imc فرآیندی است که تمامی پیام‌های یک برند را یکپارچه‌سازی می‌کند تا آن‌ها را در تمامی رسانه‌هایی که برند از آن‌ها برای دست‌یافتن به مخاطب هدف خود استفاده می‌کند یکسان‌سازی نماید. این یک رویکرد استراتژیک است که تاکتیک‌ها و ارتباطات مورداستفاده در تمام کانال‌های بازاریابی شما را هدایت می‌کند.

توجه داشته باشید که این یکپارچه‌سازی شامل یکپارچگی تمامی نرم‌افزارهای کاربردی رومیزی یا تجاری، لوازم صوتی ثابت یا متحرک، پیغام گذاری سریع و ایمیل، پروتکل اینترنت، صدا روی پروتکل اینترنت، پست صوتی، کنفرانس صوتی تصویری روی وب، پیغام گذاری یکپارچه و لوازم امکانات ارتباطی دیگر است. در ادامه به واکاوی بیشتر چند مورد از اهداف ارتباطات یکپارچه بازاریابی پرداخته شده است.

توجه و آگاهی

1. توجه و آگاهی

یکی از مهم‌ترین اهداف ارتباطات یکپارچه بازاریابی ایجاد توجه و آگاهی نسبت به برند است. به‌عبارت‌دیگر آگاه‌سازی یکی از مهم‌ترین بخش‌های سفر مشتری محسوب می‌شود. در واقع زمانی که صدای برند شما صدای ثابت و رسایی باشد می‌توانید روابط قوی‌تر و صمیمانه‌تری با مشتریان خود ایجاد نمایید. همان طور که می‌دانید برای آن که هر کسب‌وکاری توسعه پیدا کند لازم است تا به رابطه خود با مشتریان و خریداران فعلی ادامه دهد و آن‌ها را وفادار کند. توجه داشته باشید که داشتن رابطه قوی با مشتری موجب وفادارسازی او می‌شود.

باتوجه‌به این موضوع می‌توان گفت که از جمله مزایای ارتباطات یکپارچه بازاریابی این است که از ابتدا تا انتهای سفر مشتری مورداستفاده قرار می‌گیرد. از سوی دیگر IMC به مشتریان کمک خواهد نمود تا برند شما را در رسانه‌های مختلف تشخیص دهند. در حقیقت در ایده‌آل‌ترین حالت ممکن مشتریان یکی از پست‌های رسانه‌های اجتماعی را مشاهده می‌کنند و سریعاً تشخیص می‌دهند که توسط شما نوشته یا طراحی شده است. علاوه بر این ارتباطات یکپارچه بازاریابی برند شما را همواره در معرض دید مشتریان قرار می‌دهد.

این کار موجب می‌شود تا مکرراً به آن‌ها یادآوری شود که شما چه کسی هستید و چه‌کارهایی انجام می‌دهید. به این نکته توجه داشته باشید که رسیدن به توجه و آگاهی مناسب سبب می‌شود تا ترافیک سایت شما افزایش یابد. در واقع نتیجه این موضوع افزایش فروش است.

2. اهداف ارتباطات یکپارچه بازاریابی؛ علاقه

برای آن که بتوانید در این بازار رقابتی زنده بمانید و حتی به موفقیت برسید لازم است تا ویژگی‌هایی داشته باشید که شما را نسبت به دیگر رقبا متمایز می‌کند. این موضوع سبب شده تا دومین هدف از اهداف ارتباطات یکپارچه بازاریابی یعنی علاقه به وجود آید. منظور از علاقه این است که شما باید با نشان‌دادن ویژگی‌ها و مزیت‌های خود نسبت به رقبا اقدام به ایجاد علاقه به محصول کنید. برای ایجاد علاقه به جز مقایسه‌کردن محصول خود با رقبا از طریق نمایش اطلاعات مرتبط با محصول به مشتریان نیز می‌توانید این کار را انجام دهید.

لازم به ذکر است که بسیاری از کسب‌وکارها، بسترهایی مانند وبلاگ و سایر محتواها را در رویکرد IMC خود گنجانده‌اند. این کار موجب می‌شود تا علاوه بر افزایش ارزش خدمات تخصص شما نیز به مخاطبان منتقل گردد. همان طور که ملاحظه کردید جهت افزایش علاقه می‌توان از شیوه‌های مختلفی استفاده نمود؛ اما در نهایت شما باید یک هدف را برای انجام چنین کاری دنبال کنید و آن افزایش میزان تقاضای محصولات است.

توجه داشته باشید که داشتن رویکرد ارتباطات یکپارچه بازاریابی به مشتریان این امکان را می‌دهد تا شما را بشناسند و بفهمند که شما چه چیزهایی را ارائه می‌کنید. البته باید گفت که تمرکز این هدف بر افزایش میزان فروش نیست. در حقیقت ایجاد روابط مناسب و متقاعدکردن مشتریان برای تعامل با برندتان از مهم‌ترین اهداف و مزایای ارتباطات یکپارچه بازاریابی به‌حساب می‌آیند.

بیشتر بخوانید: چگونه با استفاده از تحقیقات بازاریابی، نیازها و خواسته‌های جدید مشتریان را شناسایی کنیم؟

ایجاد میل به خرید

3. میل

درصورتی‌که توانسته باشید دو مرحله پیشین را با موفقیت انجام دهید باید به فکر ایجاد جرقه‌هایی برای ایجاد میل به خرید باشید. در حقیقت اهداف ارتباطات یکپارچه بازاریابی در این مرحله آن است که بتوانید راه یا راه‌هایی پیدا کنید که مشتریان را از سمت علاقه داشتن به محصول یا خدمات به سمت خرید آن محصول سوق دهند. انجام چنین کاری را می‌توان به‌عنوان پلی جهت فروش در نظر گرفت. دقت داشته باشید برای آن که بتوانید پل مستحکمی بسازید نیاز است تا از مصالح باکیفیتی نیز استفاده کنید.

مصالح شما جهت ایجاد میل به خرید آن است که درک و آگاهی مشتریان نسبت به محصولات را بیشتر نمایید. توجه داشته باشید که این آگاهی را نباید با آگاهی مرحله اول اشتباه گرفت؛ زیرا که در این مرحله مشتریان نسبت به محصولات شما آگاهی دارند و شما باید این آگاهی را ارتقا ببخشید؛ برای مثال شما می‌توانید از راه کارهایی همچون آزمایش رایگان محصول استفاده کنید.

در واقع زمانی که مشتریان شما بدانند که محصولاتتان تا چه میزانی می‌توانند ارزش داشته باشند راحت‌تر هزینه را پرداخت می‌کنند. راه دیگری که می‌توان برای تأثیرگذاری بر مشتریان از طریق IMC امتحان نمود ایجاد ارتباط عاطفی است. این کار موجب جلب‌اعتماد و همچنین اطمینان از فروش بلندمدت می‌شود.

4. عمل آخرین هدف از اهداف ارتباطات یکپارچه بازاریابی

پس از ایجاد رابطه با مشتریان، جلب‌اعتماد آن‌ها و افزایش علاقه نسبت به محصول آخرین هدف از اهداف ارتباطات یکپارچه بازاریابی است که شما باید با ترغیب مشتری به انجام خرید او منجر شوید. لازم است بدانید که یکی از مهم‌ترین کارهایی که می‌توانید برای این هدف انجام دهید کاهش ریسک خرید است؛ برای مثال شما می‌توانید با تضمین ۳۰روزه محصول خود این ریسک را به حداقل برسانید.

در واقع احتمال خرید وقتی که مشتری بداند که می‌تواند محصولی را که از خرید آن پشیمان شده است را پس بدهد بسیار بالاتر است. همچنین این کار موجب تشویق به انجام دوباره خرید هم می‌شود. از جمله مزایای ارتباطات یکپارچه بازاریابی در این بخش ایجاد رابطه قوی و طولانی‌مدت با مشتریان است و نباید قصدی برای فریب آن‌ها وجود داشته باشد.

بیشتر بخوانید: چگونه از تحلیل داده‌های مشتریان برای بهبود تجربه خرید استفاده کنیم؟

اهمیت ارتباطات یکپارچه بازاریابی یا imc

ارتباطات یکپارچه بازاریابی یا imc از اهمیت بسیاری برای سازمان‌ها و برندها و به‌طورکلی برای کسانی که به دنبال ارتقاء و پیشرفت کسب‌وکار خود هستند برخوردار است؛ زیرا که این ابزار نقش بسیار مؤثری را در رساندن پیام برند شما به مخاطبان شما با کمترین هزینه ممکن ایفا می‌کند.

در واقع از جمله اهداف ارتباطات یکپارچه بازاریابی این است که همه کانال‌ها را در جهت دستیابی به اهداف بازاریابی هماهنگ می‌کند. به‌عبارت‌دیگر روش بازاریابی یکپارچه را می‌توان بسیار بهتر از روش‌های دیگر جذب مشتری نام برد؛ چراکه در این روش انتقادات و پیشنهادات مشتری بسیار اهمیت پیدا می‌کند؛ بنابراین برندهایی که از این روش بازاریابی استفاده می‌کنند می‌توانند مخاطبان بسیاری را به خود جذب کنند. به همین دلیل imc را ترکیب دقیقی از تبلیغات روابط‌عمومی بازاریابی مستقیم می‌دانند.

مزایای ارتباطات یکپارچه بازاریابی

مزایای ارتباطات یکپارچه بازاریابی

به‌طورکلی باید گفت که از جمله اصلی‌ترین اهداف ارتباطات یکپارچه بازاریابی دنبال‌کردن یک استراتژی IMC است که سبب می‌شود تلاش‌های بازاریابی شما شکلی متحد پیدا کنند. این مهم می‌تواند مزایای زیر را به همراه داشته باشد:

1. بهبود تجربه و هویت برند

از جمله مزایای ارتباطات یکپارچه بازاریابی این است که با استفاده از یک سبک ارتباطی یکسان در هر کانال بازاریابی می‌توانید از ایجاد یک تصویری تکه‌تکه از شرکت خود جلوگیری کنید. در حقیقت زمانی که این موضوع به‌درستی اجرا شود ارتباطات بازاریابی یکپارچه تضمین می‌کند که هر نقطه از تعامل شما با مشتری برندتان را بیشتر تقویت می‌کند و آن را در چشمان مشتری معتبر نشان می‌دهد.

2. مسیر کوتاه‌ تر برای تبدیل

از جمله اهداف ارتباطات یکپارچه بازاریابی این است که تضمین می‌کند مخاطبان هدف در تمام مراحل سفر کاربری خود درک یکسانی از برند شما داشته باشند. این موضوع به آن‌ها کمک می‌کند تا به طور طبیعی‌تر در مرحله بعدی از قیف مشتری حرکت کنند. لازم به ذکر است که این ابزار در پایان این امر مسیر کاربران عادی را برای تبدیل‌شدن به مشتری بالقوه سرعت می‌بخشد.

3. گزارش دهی بهتر

لازم است بدانید که یک مزیت جانبی برای داشتن یک استراتژی مؤثر IMC این است که گزارش‌دهی را ساده می‌کند. درصورتی‌که هر بخش از شرکت یک گزارش غیرمرتبط با پیام برند را ارائه کند چطور می‌توان روند بازاریابی را تحلیل کرد؟ اگر هر بخش از سازمان یک هدف واحد را دنبال کند، سردرگمی در ارائه گزارش‌دهی کم می‌شود.

جمعبندی

در این مقاله به طور مفصل اهداف ارتباطات یکپارچه بازاریابی را بیان کردیم. ارتباطات یکپارچه بازاریابی (IMC) مفهوم جدیدی نیست؛ اما کمتر کسی به سراغش می‌رود؛ زیرا که IMC با روندهای بازاریابی متداول متفاوت است. اما تصور نمایید اگر در این دنیای پرهرج‌ومرج و شلوغ ثبات داشته باشید و پیغامی واضح و مشخص را از طریق همه کانال‌های ارتباطی به مشتری برسانید چه تفاوت بزرگی ایجاد کرده‌اید.

همچنین از دیگر مزایای ارتباطات یکپارچه بازاریابی این است که هزینه‌هایتان را هم به میزان چشمگیری کاهش می‌دهد. در صورت وجود هر گونه سؤال در خصوص کاربرد IMC می‌توانید از طریق تماس با من با دکتر علی ناصر حجتی که در زمینه مشاوره مدیریت، مشاوره دیجیتال و دیجیتال مارکتینگ و… فعالیت می‌کند، در ارتباط باشید.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا