در سال گذشته تغییرات گستردهای در حیطهی تجارت الکترونیک رخ داد. همچنین استفاده از رسانههای اجتماعی به عنوان یک وسیلهی ارتباطی نیز بسیار توسعه یافت
با توجه به این نکات، اکنون تمامی مشاغل باید از رسانههای اجتماعی استفاده نمایند تا حضور آنلاین خود را به حداکثر برسانند، میزان آگاهی از برند را افزایش دهند و در نهایت به فروش بیشتری دستیابند.
استفاده از تمامی ظرفیتها برای ساخت و بهینهسازی رسانههای اجتماعی در شرایط فعلی بسیار متداول میباشد چرا که رقابت در این بستر شدیدا افزایش یافتهاست و به دست آوردن فالوور نیز بالطبع، سختتر شدهاست.
این که برای حساب کاربری خود وقت بگذارید و در چند هفته تنها تعداد محدودی فالوور جذب کنید، میتواند نگرانکننده به نظر برسد. مدیریت صفحه در رسانههای اجتماعی، کاری فراتر از پست کردن تصاویر است و شما باید برای موفقیت در این زمینه، از تحقیقات، برنامهریزی و شناخت جهت حرکت، بهرهمند باشید.
اما از چه جایی باید شروع کنید و به چه عناصر مهمی باید توجه نمایید؟ در این مقاله، ۳ نکتهی کلیدی که به منظور ارائهی بهترین عملکرد، باید در استراتژیها بازاریابی رسانههای اجتماعی در نظر گرفته شوند، زیر ذرهبین قرار میگیرند.
با ما همراه باشید.
از کامل بودن و پر بودن پروفایل اجتماعی خود مطمئن باشید.
این قدم معمولا به صورت خودکار انجام میشود اما همچنان نکتهی مهمی تلقی میشود. در حقیقت اطلاعات پروفایل شما باید به نحوی پر شده باشند که بتوانند به هر درخواستی پاسخ دهند.
مواردی مانند ایمیل، شماره تلفن، آدرس، ساعت کار و …، همگی باید در پروفایل شما در نظر گرفته شوند.
این نکته در Google My Business اهمیت بیشتری دارد. گوگل همچنان یکی از مهمترین شیوههایی به شمار میآید که مردم با استفاده از آن اقدام به جستجوی آنلاین میکنند. شما باید از کامل بودن اطلاعات شرکت خود برای شناسایی راحتتر در گوگل، اطمینان حاصل نمایید.
همچنین نیاز است تا تمامی تصاویر و هدرهای پس زمینه در پلتفرمهای مختلف را بررسی نمایید. این کار به منظور اطمینان از مطابقت ابعاد و کیفیت تصاویر با ملزومات مورد نیاز هر پلتفرم میباشد.
باید بدانید که کاربران برای پیدا کردن مشاغل مرتبط با شما، از چه شیوهای استفاده میکنند. برای این کار از هشتگها و کلمات کلیدی مرتبط با خود استفاده نمایید.
آنالیز رقبا و تعیین معیارهای عملکرد
در حالت کلی شما میتوانید اطلاعاتی دربارهی آن که چه مواردی را پست نمایید، کدام محتوا به درد کدام پلتفرم میخورد و بسیاری اطلاعات عمومی دیگر به دست آورید. اما بسیاری از این موارد برای ترندهای کلی مشارکت، در نظر گرفته میشوند.
زمانی که در حال تدوین استراتژیهای بازاریابی دیجیتال شرکت خود میباشید، میخواهید به جای فرض کردن موارد، از آنها اطمینان حاصل نمایید. در حقیقت شما میخواهید بدانید که چه چیزهایی برای مخاطبان هدفتان مناسب است و چگونه میتوانید به این دسته از مخاطبان دست یابید.
برای این کار باید در بازارهای محلی تحقیق کرده و ببینید که رقبایتان چگونه از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند، کدام یک از آنها پاسخ مناسبی دریافت میکند و شما چگونه میتوانید رویکرد مشابهی در این زمینه داشته باشید.
در وهلهی اول، لیستی از رقبای مستقیم خود تهیه کنید. این دسته از رقبا، در حال حاضر به مخاطبان زیادی دسترسی دارند و شما میتوانید با استفاده از پاسخهایی که دریافت میکنند و تاکتیکهایی که استفاده میکنند برای راهنمایی رویکردهای خود استفاده نمایید.
برای مشاهدهی میزان عملکرد رقبا در یک بازهی زمانی مشخص، از گزارشهای تعامل استفاده کنید. ابزارهایی مانند CrowdTangle، Twitonomy، BuzzSumo، SocialBlade و Followerwonk به شما کمک خواهند کرد تا دادههایی دربارهی صفحات رسانههای اجتماعی رقبای خود مانند مانند میزان مشاهده شدن، لایک، نرخ مشارکت و… را تعیین نمایید.
بررسی این نتایج به شما کمک خواهد کرد تا هم رویکردهای برندهای موفق و هم رویکردهای برندهای ناموفق را شناسایی کرده و از آنها درس بگیرید.
دربارهی ترندها و علائق موجود در زمینهی کاری خود تحقیق نمایید.
قدم بعدی، تحقیق کردن دربارهی ترندهای محتوا به منظور تعیین هشتگهای مناسب، انتخاب موضوعات کلیدی مناسب برای جهتدهی به استراتژیهای بازاریابی و همچنین تعیین پلتفرمهایی که بیشترین ارتباط را برای توسعه دادن برند دارند، میباشد.
ابزارهایی مانند گوگل ترندز، Pinterst Trends و Snapchat Trends یک دید کلی دربارهی آن که مخاطبان، چه مواردی را میپسندند و چه چیزهایی در ارتباط با محصولات شما سرچ میکنند، میدهند. همچنین میتوانید فرصتهای جدیدی که رقبا هنوز از آنها استفاده نکردهاند را نیز شناسایی نمایید.
ابزار BuzzSumo در این جا نیز مورد استفاده قرار میگیرد. این ابزار بر اساس میزان به اشتراکگذاری اجتماعی عمل میکند. شما میتوانید با درج کردن عبارات کلیدی یا URLهای رقبای خود، مشاهده کنید که کاربران چه چیزهایی را بیشتر جستجو میکنند، چه مواردی را بیشتر به اشتراک میگذارند و چه پلتفرمهایی در بین آنها بیشترین محبوبیت را دارند.
یکی از ابزارهای مناسب برای آن که محبوبیت و میزان کاربرد هشتگهای مختلف را بررسی کنید، Hashtagify میباشد. ابزارهای سرچ اینستاگرام، نه تنها میزان محبوبیت هشتگها بلکه هشتگهای مرتبط را نیز به شما نشان خواهند بود.
ابزار Answer The Public، با استفاده از اطلاعات موجود در گوگل و سایر موتورهای جستجو به شما کمک میکند تا با وارد کردن هر عبارتی بتوانید جستجوهای کلیدی مرتبط با آن را بیابید. این کار باعث میشود تا متوجه شوید که اکثر مخاطبان، چه سؤالاتی در زمینهی کاری شما میپرسند.
سخن آخر
بر اساس اطلاعاتی که از این منابع به دست میآورید میتوانید یک استراتژی دقیق مبتنی بر داده (و نه فرضیه) را در زمینهی بازاریابی رسانههای اجتماعی تدوین نمایید. این کار به شما کمک خواهد کرد تا رویکردهایی مانند پست کردن را اصلاح نمایید تا بتوانید نام برند خود را در معرض دید کاربران مرتبط در پلتفرمهای مختلف رسانههای اجتماعی قرار دهید.
همچنین دید واضحی از مواردی که باید پست نمایید، عواملی که باعث افزایش نرخ مشارکت میشوند، آپدیتهایی که باید انجام دهید و ترندهایی که باعث افزایش قابل کشف شدن شما میشوند نیز به دست خواهید آورد.
البته برخی از شیوههای ذکرشده پولی میباشند اما برای موفقیت در زمینهی کاری و بازاریابی رسانههای اجتماعی نیاز است تا تسلط خود را نه تنها بر ابزارهای ذکرشده که بر عوامل تخصصی مرتبط با زمینهی کاری خود را نیز، افزایش دهید.