دادهها ستون فقرات بازاریابی مدرن هستند. دورانی که شهود و خلاقیت یک بازاریاب برای رشد کافی بود، گذشته است. امروزه موفقیت بازاریابی به توانایی جمعآوری، تجزیه و تحلیل و استفاده از دادهها برای اطلاع از هر تصمیم بستگی دارد؛ اما دقیقاً نقش دادهها در استراتژی بازاریابی رشد چیست و چگونه میتوان از آن برای تقویت رشد استفاده کرد؟ از جذب و حفظ مشتری گرفته تا توسعهی محصول و پیامرسانی، دادهها به یک جزء حیاتی از جعبه ابزار بازاریاب برای رشد تبدیل شده است.
در این مقاله، راههای کلیدی که دادهها میتوانند باعث رشد شوند را بررسی میکنیم و بینشهایی را که میتوانند باعث ایجاد یا شکست یک کمپین بازاریابی شوند، آشکار میکنیم. پس دست و پنجه نرم کنید، کلاه داده خود را بردارید و بیایید در آن شیرجه بزنیم!
دادهها دشمن نیستند
دادههای عظیم از طریق تغییر فرایند خلاقیت، در حال تغییر بازی تبلیغات هستند، در واقع اینگونه دادهها، فرایند خلاقیت را جوری تغییر میدهند که بیشتر روی دادهها و تجزیه و تحلیلها تمرکز شود؛ بنابراین چنین امری بهطور کامل نامطلوب نیست.
در ابتدا این موضوع موجب میشود که تا حد زیادی در زمان صرفهجویی شود. خرید رسانه کاری موثرتر محسوب میشود و به کمک تکنیک یادگیری ماشینی (خواندن روباتها)، میتوانید در حالی که در یک هواپیما در حال سفر هستید، حجم زیادی محتوای منحصر به فرد تولید کنید و مصرفکنندگانی را هدف قرار دهید که دقیقاً مخاطب شما هستند.
از آنجا که این وظیفهی یک تبلیغکننده است که راهی بیابد تا بهطور موفقیتآمیز افراد را با پیامهایی مرتبط هدف قرار دهد که مخاطب مورد نظر هستند، در نتیجه توانایی تولید محتوا متناسب با مخاطبان خاص – که ROI بالاتری را به دنبال خواهد داشت- هیجانانگیز است.
اینطور نیست؟ این امر بدین معناست که کار شما بیشتر به گوش آن دسته از افرادی میرسد که در مقابل شما حضور ندارند. بیشتر از این چه میخواهید؟ چنانچه جایی نشستهاید و به این موضوع میاندیشید که «اوه، من یک فرد خلاق هستم، من میخواهم که یک فرد خلاق باشم»، در این صورت خبرهای خوبی برای شما وجود دارد؛ هنوز هم فضایی برای خلاقیت وجود دارد و همواره نیز چنین فضایی وجود خواهد داشت.
بازاریابی مبتنی بر برنامهریزی هرگز بهطور کامل جایگزین کمپینهای چندرسانهای وابسته به خلاقیت نمیشود؛ لیکن شهرت و محبوبیت این حوزه همچنان در حال افزایش است.
بنابراین، به جای اینکه هر زمان که فردی از واژهی «دادهها» استفاده میکند، بترسیم و خود را عقب بکشیم، شاید زمان آن فرا رسیده که تمرکز خود را به سمت دادهها معطوف کنیم و خود را با آن سازگار نموده و برای منتفع شدن، از آن استفاده کنیم.
دادهها دشمن محسوب نمیشوند. لزوماً دادهها تفکر نوآورانه و ایدههای خلاقانه ما را کاهش نمیدهند؛ بلکه در عوض، اینکه قدرت دادهها را تحت کنترل خودمان درآوریم و از آنها استفاده کنیم، میتواند موجب ایجاد نگرشهای عمیقتری شود، که این امر به نوبهی خود این امکان را به ما میدهد تا اهدافی را محقق کنیم که در غیر اینصورت قادر نبودیم به آنها دست یابیم و در عین حال این امکان برای ما فراهم میشود تا خلاقیت خود را برای تولید کاری بهتر و قویتر در آینده در بوتهی آزمایش قرار دهیم.
قدرت داده و خلاقیت
دادهها قادرند به نحو مؤثری به برقراری ارتباط و انتقال پیام شما کمک کنند؛ اما صفحات گستردهی رایانه به شما نمیگویند که مجسمهای برنز از یک دختر جوان بسازید یا یک بلندگوی هوشمند را از طریق تلویزیون به چنگ آورید.
به همین ترتیب، دادهها قادرند به تقویت تفکرات خلاقانه و بازاریابی مبتنی بر برنامهریزی کمک کنند و تبلیغات بازرگانی که به بخشهای متفاوت تقسیم شدهاند نیز لزوماً تهی از خلاقیت نیستند.
جالب است که بدانیم یک فرد خلاق و دادهها که بهطور هماهنگ در کنار هم فعالیت میکنند، به چه چیزی شباهت دارد؟ در این زمینه، دیجیتال پاپرینت ( Digital Pawprint ) متعلق به مؤسسهی آماندا ( Amanda Foundation ) را بررسی کنید، این مؤسسه، یک کمپین تبلیغاتی موفق است که تبلیغات مبتنی بر برنامهریزی را انجام میدهد و هر دو مورد فوق (یعنی فرد خلاق و دادهها) در این کمپین متوازن هستند. این سازمان غیرانتفاعی، برای حیوانات پناهگاه فراهم میکند و بهطرز هوشمندانهای از دادهها استفاده کرده تا در افراد این انگیزه را ایجاد کند که حیوانات را بپذیرند.(حیوانات را به فرزندخواندگی قبول کنند.)
آنها در خصوص کسانی که میتوانند صاحبان بالقوهی حیوانات باشند، پروفایلهایی بر مبنای سن، موقعیت مکانی، تعداد اعضای خانواده و سایر موارد ساختند و از این طریق یک «دیجیتال پاپرینت» ایجاد کردند. همچنین آنها برای آن دسته از حیوانات خانگی که به فرزندخواندگی نیاز دارند، پروفایلهایی ساختند و سپس حیوانات را برای صاحبانی جفت و جور کردند که میتوانستند برای آنها بهترین گزینه باشند و این کار را با ارسال پیامهایی مانند مورد زیر انجام دادند:
"من دامان طبیعت باشکوه را دوست دارم، درست مثل تو"
حدود یک دهه است که وردپرس ( WordPress ) یک استاندارد صنعتی بالفعل محسوب میشود. شما بهطور پیشفرض بهسوی وردپرس میروید، مگر اینکه دلیل خیلی خوبی برای استفاده از یک پلتفرم دیگر داشته باشید.
به عنوان مثال نگاهی به سایت Olive Street Design بیندازید. پس از گذار به Duda، بستری که بهخاطر ویژگیهای همکاری و مدیریت چندسایته معروف شده است، آنها موفق به کاهش عظیم 75 درصدی در زمان ساخت وبسایت خود شدند. کیفیت خروجی و کارآیی افزایش یافته اکنون به آنها امکان میدهد تا 4 برابر بیشتر وبسایتهای خود را بفروشند. مبالغه در مورد اینکه این نوع از کارآیی و کیفیت میتواند چه تفاوت بزرگی ایجاد کند، دشوار است. مخصوصاً برای کسب و کارهای جدید که سعی در جذابیت و مقبولیت زودهنگام دارند.

تعادل تقاضاها
غالباً میان دادهها و خلاقیت یک حد فاصل وجود دارد. برخی نهادهای مبتنی بر خلاقیت، خلاقیت را «طرحریزی کرده و آن را فراموش میکنند» و در بهترین حالت، بهینهسازی اندکی انجام میدهند. سپس از سوی دیگر ، فروشگاههایی وجود دارند که صرفاً بر بازاریابی عملکرد متمرکز شدهاند که بهطور کامل به دادهها متکی هستند؛ لیکن عاری از قوهی تخیل میباشند.
دادهها کلیدی هستند که میتوانند قفل مسئلهای را بگشایند که در عمل برای تصمیم گیریهای مخاطبان انگیزه ایجاد و پیامرسانی شما را بهینهسازی میکنند؛ تفکر مفهومی خلاقانه، از نگرشهای مصرفکننده استفاده میکند و ارتباط انسانی را ارتقا میدهد.
به جای اینکه تصمیم بگیریم که کدام یک باید دیگری را هدایت کند، بایستی این امکان را فراهم کنیم که دادهها و افراد خلاق همزمان با یکدیگر کار کنند. این موضوعی نیست که دربارهی انتخاب موارد مورد علاقه باشد؛ بلکه موضوعی است راجع به حفظ تعادل.
برای تو
در عصر دیجیتال امروزی، دادهها نقش مهمی در استراتژی بازاریابی رشد ایفا میکنند. با استفاده از دادهها برای اطلاعرسانی تصمیمات بازاریابی خود، کسب و کارها میتوانند کمپینهای موثرتری ایجاد کنند، جذب و حفظ مشتری را بهبود بخشند و توسعه محصول و تجربه کاربر را بهینه کنند.
معیارهای کلیدی مانند هزینه جذب مشتری (CAC)، LTV و نرخ ریزش برای اندازهگیری رشد ضروری هستند و باید از نزدیک دنبال شوند. همچنین میتوان از دادهها برای ایجاد کمپینهای بازاریابی شخصی و استراتژیهای پیامرسانی و برای آزمایش ایدههای جدید استفاده کرد. با این حال، مشکلات رایجی وجود دارد که باید در بازاریابی رشد مبتنی بر داده از آنها اجتناب کرد، مانند اتکای بیش از حد به معیارهای بیهودگی یا ناتوانی در محافظت از دادههای مشتری.
با نگاهی به آینده، روندهای نوظهوری مانند هوش مصنوعی و یادگیری ماشینی، نگرانیهای مربوط به حریم خصوصی، بازاریابی همه کاناله، تجزیه و تحلیل پیشبینی، تجسم دادهها و گزارش، آینده بازاریابی رشد را شکل خواهند داد. با پذیرش این روندها و همراهی با آخرین شیوههای بازاریابی مبتنی بر داده، کسب و کارها میتوانند به اهداف رشد خود برسند و از رقبا جلوتر بمانند.
آیا میخواهید کسب و کار خود را با استفاده از شخصیسازی رشد دهید؟ مشاوره کلینیکی را به صورت رایگان امتحان کنید.
بدون دیدگاه