برند سازی دیجیتال
هیچ زمان بهتری از کار کردن با تبلیغات سازی نیست و هیچ زمانی بدتر از این زمان می باشد این گفته Aaron Reitkopf مدیر عامل شرکت آژانس دیجیتالی Profero اهل آمریکای شمالی می باشد:
برند سازی دیجیتال- یک پدیده ای که بوسیله اینترنت و با افزایش اهمیت شبکه های اجتماعی قدرت می گیرد
گلچین و منتخب
هیچ زمان بهتری از کار کردن با تبلیغات سازی نیست و هیچ زمانی بدتر از این زمان می باشد این گفته Aaron Reitkopf مدیر عامل شرکت آژانس دیجیتالی Profero اهل آمریکای شمالی می باشد:
اینترنت در چندین طریق دنیا را دگرگون کرده است. اخیرا به نظر می رسد که هر دو افراد و سازمانها همه به سمت ابزار دیجیتالی پیش می روند. این مقاله سعی دارد یک توضیحی از بیان Reitkopf در بازاریابی باشد که به دنبال این است که تا چه مقدار اینترنت روی برندسازی شرکت ها اثر می گذارد و مزایا و معایب این وسیله را به دقت شرح دهد. به صورت بحث برانگیز برند سازی دیجیتال می تواند یک ابزار بسیار ارزشمند آنلاین باشد اگر و فقط اگر سازمان بتواند مشتریانش را درک نماید. بتواند موفقیت آمیزانه یک رابطه مثبت بین مشتری و برند را ایجاد کند و یک مزیت مقایسه ای در بین رقبای آنلاینش داشته باشد.
ساختار این مقاله در سه بخش می باشد. در بخش اول استدلالات مر بوط به اینترنت و شبکه اجتماعی را روی برند سازی عمومی بوسیله روشن کردن مزایا و معایب دنیای دیجیتالی بیان می نماید. در بخش دوم این مقاله روی جنبه خاص از باصطلاح من – برندسازی ( Simmon,2007) بعبارت دیگر همکاری در ایجاد برند تمرکز دارد. در آخر، ورزش های برند نایک بیشتر معنای من برند سازی را توضیح و شرح می دهد و مثالهایی فراهم می کند برای مزایا و معایب ذکر شده در قسمت اول.
اثر اینترنت و شبکه اجتماعی روی برند سازی
برای شروع، معنای برند سازی به شفاف سازی نیاز دارد. مطابق Keller در سال ۱۹۹۸ برند سازی نیاز به برچسب زدن برای شناسایی و معنی برای درک کردن محصول، خدمت و اندیشه است. این از طریق راه و روشی که بوسیله آن برندها و برنامه های بازاریابی پشتیبانی کننده طراحی شده و پیاده سازی می شوند ایجاد می شود، برندها به سطح معینی از آگاهی می رسند و با یک سری از انجمن ها در اذهان مصرف کنندگان پیوند ایجاد می کنند. هدف برند ها یا بصورت عمومی تر هدف سازمانها ایجاد تساوی حقوق برند می باشد که می تواند به عنوان اثرات مختلف که دانش برند روی پاسخ مصرف کننده در بازار برند می گذارد تعریف شود. ( Keller,2008). با تساوی حقوق برند، سازمانها وفاداری مصرف کننده را تحریک می نمایند سود بیشتر مزایای رقابتی را در بین رقبا وحساسیت بیشتر قیمت با تقاضا برند و فرصت های توسعه محصول جدید در همان دسته محصول تحت همان نام برند، اثر پذیری ارتباطات بازاریابی افزایش یافته را ایجاد می نماید ( Keller,2008). برند سازی موفق به ایجاد تساوی حقوق برند مربوط می شود.
با در نظر گرفتن اصطلاح برندسازی از طریق اینترنت، سازمانها ابزارهای متفاوتی از برندسازی از طریق اینترنت در اختیارشان دارند. در باصطلاح نام تجاری آنلاین ، آنها آدرس اینترنتی شرکتی و صفحات شبکه اجتماعی دارند که در آنجا آنها محصولات و خدماتشان را ارائه می دهند همچنین جایی است که آنها امکانات اضافی را پیشنهاد می دهند. این امکانات می تواند مربوط به محصولات و نا مربوط در مورد خدمات باشد مانند فروشگاههای آنلاین، فروشگاه یاب، سوالات متداول ، امکان بدست آوردن اطلاعات در مورد سازمان یا امکانات سرگرمی باشد. دومین مطلب یک نقش مهمی در موضوع مورد بحث ما دارد. سازمانها می توانند اجتماعات دیجیتالی ایجاد کنند که تمرکز روی برند یا محصول خاص را ممکن می سازد که از طریق آن کاربرها می توانند بصورت مستقیم با یکدیگر و با برند ارتباط داشته باشند دیگر امکانات سرگرمی تعامل شرکت با کاربر به طریق به عنوان مثال بازی، موزیک یا گزینه های شخصی سازی است. علاوه براین کاربران امکان این را دارند که تعاملات خود را با برند با دیگر کاربران به اشتراک بگذارند بوسیله اعلان کردن تعاملات روی صفحات شبکه اجتماعی خودشان، ارسال کردن آنها از طریق ایمیل یا قرار دادن آنها در وبلاگ.
روند به اشتراک گذاشتن منجر به استدلال و بحث بعدی می شود. بحث برانگیزاننده است اینکه هرگز دسترسی به مردم آسان تر نبوده و مشکل تر نیست. همانطور که اطلاعات زیاد می شود و جذب اطلاعات و دریافت آنها به آسانی بسیار زیاد می شود مردم نیاز دارند به منابعی که بتواند اطلاعات غیر لازم را کم نماید ومخصوصا تا مقداری به آنها ربط پیدا کند. از یک طرف،ابزارهای آنلاین ، مانند ایمیل ها، مطالب وب سایت و پشتیبانی سایت های اجتماعی در ارسال اطلاعات به یکدیگر. بوسیله قادر ساختن کاربران برای ایجاد پروفایل ها و تعامل با دیگر کاربران اطلاعات می تواند به اشتراک گذاشته شود و پخش شود واقعیتی که بازاریابی نظیر به نظیر نامیده می شود. مدیران و بازاریاب ها می توانند از شبکه های اجتماعی بهره برداری نمایند برای فراهم کردن افزایش نمایی در آگاهی از برند از طریق فرایندی مشابه پخش همه گیری . به اشتراک گذاشتن اطلاعات به آسانی انجام می شود فقط با یک کلیک و پخش محتوا در عرض چند ثانیه تکثیر می شود. مزایای برند سازی اینطور نیست که فقط شخصی که در ابتدا آغازگر اپیدمی بوده یک پتانسیل بالای مشتری می باشد بلکه مردمی که با آن تماس دارند علایق مشابه او و نیازهای مانند او را دارند و بنابراین مانند او قسمتی از بازار هدف هستند. یکبار که فرآیند به اشتراک گذاشتن شروع شود فعالیت هایش شروع می شود و سازمان می تواند مطمئن باشد که محتوا پخش و توزیع شده است. پایه های فعالیت بر واقعیتی که مردم این روزها تمایل دارند که محتوای برند را در پروفایل های شبکه اجتماعی ، وب لاگ ها و وب سایت ها قرار دهند یک جنبه از این نسل هایی است که کسب و کارها باید استفاده نمایند (Qualman, 2009).
علاوه بر این، افراد و اشخاص عقیده های همسالانشان را بیشتر ازعقاید تبلیغات سنتی قبول دارند. ۷۶ درصد از مصرف کنندگان تکیه دارند به اینکه با توجه به تصمیمات خریدشان چه چیزی دیگران می گویند ، در حالیکه فقط ۱۵ درصد می گویند که آنها بر تبلیغات سنتی تکیه دارند (Qualman,2009). این دلالت دارد که برپایه پیشنهادات، مردم تمایل دارند که تصمیمات مصرفی خود را بگیرند تا برای محتوا خودشان جستجو نمایند.
کاربران اینترنت نه فقط به صورت داوطلبانه کمک می کنند که اثر افزاینده به عمل تبدیل شود اما همچنین وظیفه پالاینده های سنتی مانند آژانس های داده را به عهده می گیرند و محتوا را خودشان پالایش می نمایند. به عبارت دیگر اکنون این نوع از پالایش کننده می تواند بصورت بحث برانگیز تله ای برای برندسازی باشد.خیلی از کاربران تحت مرزهای ابزارهای اینترنتی خود می مانند و فراتر از اینها و خودشان اطلاعات را جستجو نمی کنند و غیر فعال هستند. فقط اطلاعاتی که بوسیله گروههای دارای یک نوع علایق به اشتراک گذاشته می شود متوجه می شوند و خیلی از محتواها نادیده گرفته می شود.
منطقی که پشت اطلاعات ارتباطی این افراد است دو قسمت دارد:
اطلاعات می تواند جذاب، سرگرم کننده یا توضیحی باشد همچنین می تواند برای اهداف خودخواهانه بکار رود. با کمک شبکه های اجتماعی، مردم خود بازاریابی را انجام می دهند و هویت و شخصیت آنلاین خود را ارائه می دهند. هدف شخص ساخت تصویر از خود بصورت دیجیتال می باشد یک خودش را به طریق بسیار مثبتی نشان دهد. بازاریاب ها از این ساختن تصویر خودی بهره برداری می کنند با اتخاذ کردن یک چشم انداز اجتماعی تر. بوسیله تصور کردن اینکه برندها معانی به اشتراک گذاشته شده بوسیله یک گروه از مردمی است که آنها را به عنوان نشانه هایی از تعاملات اجتماعی بکار می برند. Salomon در سال ۱۹۸۳ بحث می کند که برندها یک نقش مهمی را در ایجاد هویت فراهم می کنند و اغلب مشتریان تصمیم می گیرند که آیا برندها را بر اساس ارزش نمادینشان بپذیرند یا رد نمایند. هدف بازاریابی برند یا محصول به طریقی است که محصول یا تصویر برند و تصویر خودشان متجانس باشد. اگر این مورد است، مردم احتمالا یک برند خاص یا محصول خاص را برای هدف ساختن تصویر خود به کار می برند. چالش برای سازمانها ساختن برنامه های بازاریابی دیجیتال منحصر به فرد، سرگرم کننده و ارزشمند است که برای به اشتراک گذاشتن شایسته و سزاوار باشد. برند سازی از طریق اینترنت یک فرایند متقابلا ارزشمند هم برای برند و هم برای مشتری می شود (Simons,2007). از یک طرف برند سود ایجاد می کند زیرا محتوای و مفاد مربوطه در بین یک توده ای از مردم بدون اینکه لازم باشد خودشان پخش نمایند به اشتراک گذاشته می شود. در طرف دیگر، کاربر اینترنت سود می برد زیرا می تواند تصویرخودش را با نشان دادن تصویر برند پررنگ و برجسته نماید